بردیا سپند بختیاری

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

یک سخن


بر خلاف گفته های نظریه پردازان و سناریو سازان و انقلابیون , مردمی که در پشت دیوار حکومت جمهوری اسلامی برای دستیابی به حقوق مدنی و سیاسی و صنفی خویش تلاش میکنند تحت تاثیر هیچ جریان یا سازمان دهنده تشکیلاتی و حزبی نیستند
کالبد شکافی سی ساله تحولات جامعه ایران نشان میدهد که از بدو آغاز دوره استبداد دینی در کشور توسط گروهی که تز بی پایه ولایت فقیه را ترویج میکردند ، یک نوع مقاومت میهنی و ابراز مخالفت ( نافرمانی) با اجرای اهداف حکومت اشغالگران همیشه در جامعه بشکلی و با ویژگی خاص نمایان شده و به تناسب زمان آن تاثیر خود را بر روند نابودی تحجر ، خرافات و رادیکالیسم و آپارتاید دینی گذاشته است
حکومتی که میلیاردها سرمایه را هزینه کرد و نتوانست هیچیک از تز های خودش را بخورد جامعه بدهد و تغییرات بنیادین فکری و روحی مانند چین و کره شمالی یا شوروی سابق را بر ملتش تحمیل کند یا حتی حد اقل مانند استالین ایشان را به زیر سلطه بگیرد ؛ در نتیجه بسوی جبهه گیری و جنگ با مردم خودش رفته و درون خود رانیز ویرانه ای فاسد یافته
دشمن حکومت اسلامی قدرتهای خارجی نیستند بلکه بزرگترین حامیان بالقوه آن نیز بشمار میروند ( این نکته با باج گیری ها و معاملات پشت پرده برای حفظ منافع غرب و شرق در خاورمیانه کاملا مشهود است از گوادالوف گرفته و سیاست غلط تقویت کمربند سبز در برابر کمونیزم تا سه دهه داد و ستد های سیاسی برای ساختن مترسکی در خاورمیانه توسط قدرتهای بیگانه)دشمن این حکومت ؛ ملت ایران است و این چیزی است که رژیم به آن رسیده و صف خودش را بیشتر و بیشتر در برابر جامعه مدنی ایرانیان محکم تر میسازد
اگر نیاز به تغییر و احساس وجود یک نیروی مخالف در این رژیم وجود نداشت آنها برای هدف قرار دادن آن ؛ سناریو های پیش و پس از انتخابات را طراحی و اجرا نمیکردند
رژیم در اوج زبونی و اضمحلال عواملی را که نتوانستند این طرح و سناریوی شیطانی را موفقیت آمیز به پایان برسانند را هدف گرفته ولی متوجه نیست این تفی که سربالا میاندازد مانند سنگی بصورت خودش بازگشته و آن را بیش از پیش در برابر ملت ناچیز میدارد و همچنین بی اعتمادی بیش از پیش را برای حامیان اندک داخلی اش ایجاد میکند
ملتی که روز بروز مانند موجی از اندیشه و خرد گامی بسوی ؛ دموکراسی و نهادینه نمودن حقوق بشری که فرهنگ و تاریخ همین سرزمین به بشریت عرضه نموده ؛ پیش میرود را باید گرامی داشت و در راس تمامی محاسبات سیاسی و حزبی قرار داد
من ؛ بهره برداری از این انرژی خوش خرام و تیز رو و خرد پیشه که هر چه را بدستش بسپاری آنگونه که خودش میخواهد به پیش میراند را بزرگترین خیانت به به ملتم میدانم و تنها وظیفه را در برابر خیزش و رستاخیزی که یاد آور روزهای گرانبهای مشروطه است را پاسبانی از آن میدانم
چرا که ؛ ندای این ملت جهان را از خواب خرگوشی بیدار کرداین فریاد های ملت بود توسط ملل و رسانه های آزاد جهان شنیده شد و همدردی و همراهی کشور های دموکراتیک را با ملت ایران ناباورانه بدنیال داشته وبالاخره خون دهها هزار شهید راه گذار از خرافات و استبداد دینی بنیان های دیوار حکومت جهل و جنون را بلرزه در آورده و میرود تا این دیوار را به زیر آورد.صدا هایی که از بر و بوم و بام این کشور شنیده میشود یک رنسانس بزرگ در خاورمیانه را نوید میدهد و ملتهای دموکراتیک دنیا را به حیرت فرو برده ؛ تا جایی که ؛ مردم ایران را یکی از با فرهنگ ترین ملتها معرفی میکنند
من گرچه به دوره مدرن روابط ملل و دول جهان که سعی دارد بر پایه دموکراسی در دهه اخیر گام بردارد را میپذیرم لیکن قدرت شالوده های مدنیت و فرهنگ مردم ایران را در چرخش نگاه دولتها و تمرکز بر معامله با ملت ایران و خواستهایشان را علت خارج شدن حکومت جمهوری اسلامی را از معادله ایران در نگاه قدرتهای بیگانه مشاهده میکنم قدرتی که میخواهد خود اختیار کند و خود انتخاب نماید
پاسبانی از این تحول تاریخی ایرانیان در برابر دشمن ؛ ساختن سدی است که دشمن نتواند بیش از این خون جوانان میهن را بریزد و ویرانیهای بیشتر بر کشور تحمیل نماید
این بمعنای پرداختن به خواستهای ملتی است که این سرا را به سرای امید بدل ساخته اند و فهمیده اند ؛ نباید در تار عنکبوتی تنیده شده توسط ملا ها ی متحجر که نتیجه ای بیش از اعتیاد و فقر و بیکاری و فحشا و زندان و اعدام .... برای فرزندانشان نداشته ؛ بپوسند ؛ و در کنار ایشان به خیابانها بیایند
وظیفه مبارزین امروز قرار گرفتن در همین صف مقاومین ملی و نافرمانان است
امروز این فریاد این مردم است که دیوار را بلرزه انداخته و اولین ترک های منجر به فرو ریزی آن را نمایان میسازد حالا نوبت ماست که دین خویش را به میهن و هم میهنانمان ادا کنیم
چگونه؟
با قرار گرفتن در یک جبهه مشترک
و پذیرفتن اینکه ؛ این ملت است که باید در یک همه پرسی مستقل حکومت جمهوری اسلامی را خواهد پذیرفت یا نه؟
نباید فراموش کنیم که چنگ و دندان گرگ دیکتاتور امروز برای حفظ حکومتش به هردستاویز ی کشیده خواهد شد و این گروگانگیر تا دندان مسلح و بیرحم از هر فرصتی برای به آشوب کشیدن کشور و منطقه آماده میشود
وقت تنگ است و باید دست در دست یکدیگردیوار را فرو ریخت

هیچ نظری موجود نیست: